ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«ایران» ضمن بازخوانی دستنوشتههای تکاندهنده اسدالله اسدی از دوره بازداشت، بررسی میکند
رسوایی بزرگ آلمان در بزنگاه حقوق بشر
گروه سیاسی/ انتشار دستنوشتههای اسدالله اسدی دیپلمات محبوس ایرانی که با دسیسهچینی و اتهامات واهی در آلمان بازداشت شد و بیش از چهار سال است که به ناحق در بلژیک زندانی است بیش از هر زمان دیگری دروغ بودن ادعاهای حقوقبشری این کشورهای اروپایی را هویدا ساخت. دو هفته پیش بود که آلمان و ایسلند در اقدامی مداخلهجویانه قطعنامهای را علیه ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل مطرح و با 25 رأی از مجموع 47 کشور دارای حق رأی به تصویب رساندند. حالا اما انتشار تدریجی دستنوشتههای دیپلمات محبوس ایرانی از سوی همسرش در توئیتر نشان میدهد که دولت آلمان بهعنوان طراح و پیگیر اصلی این قطعنامه خود چگونه در جریان اتهامزنی بیاساس منجر به بازداشت یک دیپلمات، نه تنها به مسئولیت خود در قبال مصونیت دیپلماتیک او پایبند نبوده که حتی حداقلیترین حقوق یک بازداشت شده را مراعات نکرده است.
بونکرها؛ سلولهای انفرادی در آلمان
بازداشت و بازجویی فرزندان زیر سن قانونی اسدالله اسدی و نگهداری آنها برای مدتی در سلول انفرادی، محروم ساختن بازداشتشدگان از دسترسی به دارو و حداقل امکانات بهداشتی، نگهداشتن غیرقانونی زندانی در تیمارستان و بدتر از آن در یک بونکر به مثابه سلول انفرادی فاقد امکانات و محروم ساختن او از حق برقراری تماس با وکیل و خانواده کمترین نقضهایی است که دولت پیگیر حقوق بشر ادعایی در رفتار با یک دیپلمات بازداشت شده روا داشته است و مرور بخشهایی از دستنوشتههای اسدی ابعاد مختلفی از دروغین بودن ادعاهای مدافعان حقوق بشر و نگاه ابزاری آنها به این مهم را افشا میکند.
بازداشت غیرقانونی برای اعترافسازی
11 تیرماه سال 1397 بود که اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی سفارت ایران در اتریش به همراه همسر و دو پسرش در هنگام بازگشت از تعطیلات و با حکم جلبی که دولت بلژیک بر اساس ادعای موساد و همکاری این سازمان جاسوسی با سازمان منافقین صادر کرده بود، بازداشت شدند. همسر اسدی در بخشی از روایت خود از نحوه این بازداشت نوشته: «از همان ابتدا با نمایشی از نیروهای ویژه پلیس و رفتار خشن، مشخص بود که برنامهای دقیق و پیچیده دارند... برایم مثل روز روشن بود با این نمایش هولناک قرار نیست پایبند به هیچ یک از کنوانسیونهای حقوقی باشند نه دیپلماتیک نه حقوق بشری»، «در پاسگاه، همه حتی علی که زیرسن قانونی بود را جداگانه و در سلول انفرادی بازداشت کردند»، «اتهامات ناروا یکطرف، رفتار بسیار بد و خشن پلیس آلمان طرف دیگر...نه قرصهایم را میدادند و نه قرصی برای بیماری که دارم، تهیه میکردند. در آن شرایط نگران بچهها بودم. خدا، خدا میکردم که آنها را هم مثل من در جایی سرد و بیآب و غذا نگه نداشته باشند».
بازجویی بدون حضور والدین
همسر این دیپلمات ایرانی با اشاره به فشارهایی که پلیس آلمان برای مجبور کردن او به اعتراف اجباری اعمال کرده، افزود: «بعدها فهمیدم حتی علی که زیر سن قانونی بود را بدون حضور والدین یا وکیل و یا حتی یک نفر از سفارتخانه بازجویی کردند. در تمام مدت بازجویی سعی میکردند با بیان دروغهای واهی برای اتهام ناروایشان سندسازی کنند، بارها تأکید کردند که سه سگ هوشمند و بمبیابشان، نشانههایی از وجود بمب در ماشینمان پیدا کرده و پارس و بیتابی کرده. سرآخر در دادگاه همسرم مشخص شد که با وجود انتقال ماشین به آزمایشگاه پلیس آلمان هیچ نشانه و یا آثار مولکولی از وجود بمب در ماشین یافت نکردهاند.»
محروم ساختن یک دیپلمات حتی از حقوق اولیه
در ادامه این توئیتها روایت اسدی از چگونگی بازداشتش در آلمان نقض فاحش حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را آشکار میسازد. اسدی در دستنوشتههایش با اشاره به اینکه در ابتدای بازداشت فشار روانی ناشی از بیخبری از وضعیت همسر و فرزندانش او را دچار ضعف بدنی شدید و فشار در ناحیه قفسه سینه ساخت، نوشته: «بارها گفتم که من دیپلمات هستم و در حال بازگشت به محل مأموریت هستم و عضو تیم استقبال از رئیس جمهور کشورم هستم ولی نه تنها توجه نمیشد بلکه بعدها متوجه شدم که این بخش از اظهاراتم را طوری ذکر کردهاند که گویا من هنوز قصد دارم سفر شخصیام را ادامه دهم». «سلول بسیار سرد بود. جایی حدوداً یک متری که در حقیقت یک توالت بود... تا صبح فقط با پوشیدن یک عدد شورت و یک عدد تیشرت (بدون شلوار) از سرما لرزیدم». «وقتی دیدم که به فکر ناهار و شام من نیستند احتمال دادم که خانواده هم در چنین وضعیتی هستند، لذا درخواست کردم که اجازه دهند خانواده از غذاهایی که در خودرو بود استفاده کنند یا غذای آنها را تأمین کنند». دیپلمات کشورمان با یادآوری رد درخواستهایش برای ملاقات با خانواده ادامه داده: «من هیچگاه نتوانستم با خانوادهام حرف بزنم تا روز پنجاه و سوم بازداشت که تلفنی صدای آنها را شنیدم... در بدو ورود به زندان کلیه حقوق من در دفترچهای به من گفته شد، انگلیسی و عربی. ولی حتی یک مورد از آن هم توسط کادر زندان اجرا نگردید.»
اسدی با اشاره به اینکه با وجود بروز هرنوع برخورد غیر معمول از سوی او در هنگام دستگیری پلیس آلمان او را مستوجب نگهداری در شرایط بیمارستانی (تیمارستان) اعلام کرد، نوشت: «به من گفته شد، شما یک شب در این ساختمان بازداشت هستی و ما رفتار شما را توسط دوربینهایی که در سلول نصب شده ارزیابی میکنیم. چنانچه رفتار شما عادی باشد فردا شما را به بخش عادی زندان میفرستیم. فردای آن روز توسط پزشک (روانپزشک) بیمارستان معاینه شدم و پس از تعدادی پرسش، دستور داد به بخش عادی منتقل شوم ولی تا پایان دوره بازداشت هیچگاه این دستور انجام نشد.»
وقتی وصیتنامه نوشتم
اسدالله اسدی در ادامه با تشریح وضعیتی که سبب شده بود خود را در مواجهه با مرگ یا کشته شدن ببیند، از ماجرای انتقالش به یک بونکر در محوطه تیمارستان که وضعیتش حتی از سلول انفرادی هم بغرنجتر بوده، نوشته: «حدوداً سه هفته بعد از بازداشتم در وضعیت بسیار وخیمی به سر میبردم تا آنجا که مرگ سراسر وجودم را احاطه کرده بود و پس از خواندن دو رکعت نماز، تنها کاری که میتوانستم بکنم این بود که وصایای خودم را بنویسم. برخوردها به حدی بود که امیدی نداشتم کسی در این شب به حرف من توجه کند. اما تصمیم گرفتم وضعیت جسمیام را صادقانه با مسئولان زندان مطرح کنم و بخواهم چند برگ وصیتنامهام رابه کنسولگری ما در مونیخ ارسال نمایند که به دست خانوادهام برسد، ولی گفتن همین موضوع همان و انتقال من به بونکر(بدتر از سلول انفرادی)همان!»
«از آن روز به مدت ۲۰ روز در بونکر بودم. خود مسئولان بیمارستان بتدریج از این وضعیت شاکی میشدند و بارها به من گفتند که ما میدانیم که جای شما در بیمارستان نیست ولی از بیرون زندان فشار میآورند و میخواهند شما در این شرایط باشی.»
اسدی با اشاره به محروم بودنش از دسترسی به آب و اینکه نگهبانها اگر بموقع میآمدند با لیوان کاغذی مقدار کمی آب برای رفع نیاز او در اختیارش میگذاشتند، به مواردی همچون اعمال محرومیتهای متعدد بهداشتی، محدودیت زمان استفاده از وسایلی مانند عینک و خودکار، مجبور بودن به استحمام در جلوی چشم نگهبان و حبس در بونکر بدون دریچه و تهویه هوا، محروم بودن از تأمین خدمات دینی، مثل اجازه داشتن مهر، قرآن با وجود تهیه آن توسط کنسولگری و ۵۳ روز ممانعت از تماس با خانواده و فقط دو بار اجازه تماس طی ۱۰۱ روز بازداشت اشاره کرده است. شرایطی که دیگرمحرومیت او از هواخوری جمعی، استفاده از امکاناتی نظیر تلویزیون و تجهیزات ورزشی بر خلاف قوانین زندان در آلمان را به حاشیه میراند.
انتقال از آلمان به بلژیک
دیپلمات کشورمان درباره چگونگی روند انتقالش از آلمان به بلژیک نیز نوشته: «قبل از اعزام، مرا به یک اتاق منتقل و یک نفر از پلیس جنایی حکم دستگیری مجدد مرا قرائت و تفهیم اتهام کرد. پلیس آلمان با خشونت حرفهای خود را مطرح میکرد و تلاش داشت به متهم استرس وارد کند و با وجود درخواست آب، به من آب ندادند». «مرا بوسیله یک هلیکوپتر منتقل کردند. پیش از سوار شدن، کماندو پلیس که سر تا پا مسلح بود و چهره خود را پوشانده بود به من تذکر داد که اگر بخواهی فرار کنی ما اجازه شلیک داریم. دست و پای مرا بستند و سوار هلیکوپتر کردند. کلیه افراد از گوشی (عایق صوتی) استفاده کردند ولی با وجود درخواست به من گوشی ندادند و در مدت یک ساعت و نیم پرواز فشار بسیار زیادی به گوشهایم وارد شد». این سطور اگر چه بخشی از سرگذشت اسدالله اسدی در آلمان بود اما یک پرده دیگر از جنایات رقم زده علیه ایران را ورق زد. حالا اسدی برای تحمل 20 سال حبس در بلژیک است و دولت آلمان بواسطه جنایتهایی که تابه حال پاسخگوی آن نبوده است، همچنان مدعی حقوق بشر خواهد بود.
بونکرها؛ سلولهای انفرادی در آلمان
بازداشت و بازجویی فرزندان زیر سن قانونی اسدالله اسدی و نگهداری آنها برای مدتی در سلول انفرادی، محروم ساختن بازداشتشدگان از دسترسی به دارو و حداقل امکانات بهداشتی، نگهداشتن غیرقانونی زندانی در تیمارستان و بدتر از آن در یک بونکر به مثابه سلول انفرادی فاقد امکانات و محروم ساختن او از حق برقراری تماس با وکیل و خانواده کمترین نقضهایی است که دولت پیگیر حقوق بشر ادعایی در رفتار با یک دیپلمات بازداشت شده روا داشته است و مرور بخشهایی از دستنوشتههای اسدی ابعاد مختلفی از دروغین بودن ادعاهای مدافعان حقوق بشر و نگاه ابزاری آنها به این مهم را افشا میکند.
بازداشت غیرقانونی برای اعترافسازی
11 تیرماه سال 1397 بود که اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی سفارت ایران در اتریش به همراه همسر و دو پسرش در هنگام بازگشت از تعطیلات و با حکم جلبی که دولت بلژیک بر اساس ادعای موساد و همکاری این سازمان جاسوسی با سازمان منافقین صادر کرده بود، بازداشت شدند. همسر اسدی در بخشی از روایت خود از نحوه این بازداشت نوشته: «از همان ابتدا با نمایشی از نیروهای ویژه پلیس و رفتار خشن، مشخص بود که برنامهای دقیق و پیچیده دارند... برایم مثل روز روشن بود با این نمایش هولناک قرار نیست پایبند به هیچ یک از کنوانسیونهای حقوقی باشند نه دیپلماتیک نه حقوق بشری»، «در پاسگاه، همه حتی علی که زیرسن قانونی بود را جداگانه و در سلول انفرادی بازداشت کردند»، «اتهامات ناروا یکطرف، رفتار بسیار بد و خشن پلیس آلمان طرف دیگر...نه قرصهایم را میدادند و نه قرصی برای بیماری که دارم، تهیه میکردند. در آن شرایط نگران بچهها بودم. خدا، خدا میکردم که آنها را هم مثل من در جایی سرد و بیآب و غذا نگه نداشته باشند».
بازجویی بدون حضور والدین
همسر این دیپلمات ایرانی با اشاره به فشارهایی که پلیس آلمان برای مجبور کردن او به اعتراف اجباری اعمال کرده، افزود: «بعدها فهمیدم حتی علی که زیر سن قانونی بود را بدون حضور والدین یا وکیل و یا حتی یک نفر از سفارتخانه بازجویی کردند. در تمام مدت بازجویی سعی میکردند با بیان دروغهای واهی برای اتهام ناروایشان سندسازی کنند، بارها تأکید کردند که سه سگ هوشمند و بمبیابشان، نشانههایی از وجود بمب در ماشینمان پیدا کرده و پارس و بیتابی کرده. سرآخر در دادگاه همسرم مشخص شد که با وجود انتقال ماشین به آزمایشگاه پلیس آلمان هیچ نشانه و یا آثار مولکولی از وجود بمب در ماشین یافت نکردهاند.»
محروم ساختن یک دیپلمات حتی از حقوق اولیه
در ادامه این توئیتها روایت اسدی از چگونگی بازداشتش در آلمان نقض فاحش حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را آشکار میسازد. اسدی در دستنوشتههایش با اشاره به اینکه در ابتدای بازداشت فشار روانی ناشی از بیخبری از وضعیت همسر و فرزندانش او را دچار ضعف بدنی شدید و فشار در ناحیه قفسه سینه ساخت، نوشته: «بارها گفتم که من دیپلمات هستم و در حال بازگشت به محل مأموریت هستم و عضو تیم استقبال از رئیس جمهور کشورم هستم ولی نه تنها توجه نمیشد بلکه بعدها متوجه شدم که این بخش از اظهاراتم را طوری ذکر کردهاند که گویا من هنوز قصد دارم سفر شخصیام را ادامه دهم». «سلول بسیار سرد بود. جایی حدوداً یک متری که در حقیقت یک توالت بود... تا صبح فقط با پوشیدن یک عدد شورت و یک عدد تیشرت (بدون شلوار) از سرما لرزیدم». «وقتی دیدم که به فکر ناهار و شام من نیستند احتمال دادم که خانواده هم در چنین وضعیتی هستند، لذا درخواست کردم که اجازه دهند خانواده از غذاهایی که در خودرو بود استفاده کنند یا غذای آنها را تأمین کنند». دیپلمات کشورمان با یادآوری رد درخواستهایش برای ملاقات با خانواده ادامه داده: «من هیچگاه نتوانستم با خانوادهام حرف بزنم تا روز پنجاه و سوم بازداشت که تلفنی صدای آنها را شنیدم... در بدو ورود به زندان کلیه حقوق من در دفترچهای به من گفته شد، انگلیسی و عربی. ولی حتی یک مورد از آن هم توسط کادر زندان اجرا نگردید.»
اسدی با اشاره به اینکه با وجود بروز هرنوع برخورد غیر معمول از سوی او در هنگام دستگیری پلیس آلمان او را مستوجب نگهداری در شرایط بیمارستانی (تیمارستان) اعلام کرد، نوشت: «به من گفته شد، شما یک شب در این ساختمان بازداشت هستی و ما رفتار شما را توسط دوربینهایی که در سلول نصب شده ارزیابی میکنیم. چنانچه رفتار شما عادی باشد فردا شما را به بخش عادی زندان میفرستیم. فردای آن روز توسط پزشک (روانپزشک) بیمارستان معاینه شدم و پس از تعدادی پرسش، دستور داد به بخش عادی منتقل شوم ولی تا پایان دوره بازداشت هیچگاه این دستور انجام نشد.»
وقتی وصیتنامه نوشتم
اسدالله اسدی در ادامه با تشریح وضعیتی که سبب شده بود خود را در مواجهه با مرگ یا کشته شدن ببیند، از ماجرای انتقالش به یک بونکر در محوطه تیمارستان که وضعیتش حتی از سلول انفرادی هم بغرنجتر بوده، نوشته: «حدوداً سه هفته بعد از بازداشتم در وضعیت بسیار وخیمی به سر میبردم تا آنجا که مرگ سراسر وجودم را احاطه کرده بود و پس از خواندن دو رکعت نماز، تنها کاری که میتوانستم بکنم این بود که وصایای خودم را بنویسم. برخوردها به حدی بود که امیدی نداشتم کسی در این شب به حرف من توجه کند. اما تصمیم گرفتم وضعیت جسمیام را صادقانه با مسئولان زندان مطرح کنم و بخواهم چند برگ وصیتنامهام رابه کنسولگری ما در مونیخ ارسال نمایند که به دست خانوادهام برسد، ولی گفتن همین موضوع همان و انتقال من به بونکر(بدتر از سلول انفرادی)همان!»
«از آن روز به مدت ۲۰ روز در بونکر بودم. خود مسئولان بیمارستان بتدریج از این وضعیت شاکی میشدند و بارها به من گفتند که ما میدانیم که جای شما در بیمارستان نیست ولی از بیرون زندان فشار میآورند و میخواهند شما در این شرایط باشی.»
اسدی با اشاره به محروم بودنش از دسترسی به آب و اینکه نگهبانها اگر بموقع میآمدند با لیوان کاغذی مقدار کمی آب برای رفع نیاز او در اختیارش میگذاشتند، به مواردی همچون اعمال محرومیتهای متعدد بهداشتی، محدودیت زمان استفاده از وسایلی مانند عینک و خودکار، مجبور بودن به استحمام در جلوی چشم نگهبان و حبس در بونکر بدون دریچه و تهویه هوا، محروم بودن از تأمین خدمات دینی، مثل اجازه داشتن مهر، قرآن با وجود تهیه آن توسط کنسولگری و ۵۳ روز ممانعت از تماس با خانواده و فقط دو بار اجازه تماس طی ۱۰۱ روز بازداشت اشاره کرده است. شرایطی که دیگرمحرومیت او از هواخوری جمعی، استفاده از امکاناتی نظیر تلویزیون و تجهیزات ورزشی بر خلاف قوانین زندان در آلمان را به حاشیه میراند.
انتقال از آلمان به بلژیک
دیپلمات کشورمان درباره چگونگی روند انتقالش از آلمان به بلژیک نیز نوشته: «قبل از اعزام، مرا به یک اتاق منتقل و یک نفر از پلیس جنایی حکم دستگیری مجدد مرا قرائت و تفهیم اتهام کرد. پلیس آلمان با خشونت حرفهای خود را مطرح میکرد و تلاش داشت به متهم استرس وارد کند و با وجود درخواست آب، به من آب ندادند». «مرا بوسیله یک هلیکوپتر منتقل کردند. پیش از سوار شدن، کماندو پلیس که سر تا پا مسلح بود و چهره خود را پوشانده بود به من تذکر داد که اگر بخواهی فرار کنی ما اجازه شلیک داریم. دست و پای مرا بستند و سوار هلیکوپتر کردند. کلیه افراد از گوشی (عایق صوتی) استفاده کردند ولی با وجود درخواست به من گوشی ندادند و در مدت یک ساعت و نیم پرواز فشار بسیار زیادی به گوشهایم وارد شد». این سطور اگر چه بخشی از سرگذشت اسدالله اسدی در آلمان بود اما یک پرده دیگر از جنایات رقم زده علیه ایران را ورق زد. حالا اسدی برای تحمل 20 سال حبس در بلژیک است و دولت آلمان بواسطه جنایتهایی که تابه حال پاسخگوی آن نبوده است، همچنان مدعی حقوق بشر خواهد بود.
رئیس عدلیه خطاب به ارکان دستگاه قضا خواستار شد
محاکمه عوامل تهدید بازاریان و کامیونداران
گروه سیـــــــاسی/ حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای، روز گذشته طی سخنانی در نشست شورای عالی قوه قضائیه گفت: دشمن و عوامل و اذناب او تلاش دارند با ایجاد رعب و وحشت و دروغپردازی و تحریف مسائل، نگذارند فتنهای که روشن کردهاند خاموش شود. لذا مسئولان قضایی و انتظامی و امنیتی باید در نهایت جدیت با عناصری که درصدد اقدامات ایذایی ضدمردمی هستند برخورد کنند.
قاضیالقضات تأکید کرد: کسانی که در دل و ذهن کسبه و بازاریان رعب و وحشت ایجاد کرده و آنها را تهدید میکنند که اگر مغازهشان را نبندند، آن را به آتش میکشند یا کسانی که کامیونداران و رانندگان زحمتکش را تهدید میکنند که اگر بارها را به مقصد برسانند به ماشینهایشان آسیب وارد میآورند؛ اینها موارد و مصادیق ایذاء و آزار رساندن به مردم است؛ لذا مسئولان قضایی و انتظامی و امنیتی به این قبیل موارد ساده ننگرند و با سرعت و قاطعیت به شناسایی و دستگیری و محاکمه این عناصر ایذاء مردم بپردازند.
مأموریت مهم دادستانها
رئیس عدلیه در همین راستا به دادستانهای سراسر کشور نیز دستور داد تا شناسایی و دستگیری عناصر تهدیدکننده مردم، شهروندان، کسبه و کامیونداران را از دستگاههای انتظامی و امنیتی مطالبه کنند و با این نگرش که این نوع تهدید کردن یک تهدید ساده نیست، به تعقیب و محاکمه و مجازات این عناصر تهدیدکننده مبادرت ورزند.
تأکید مجدد اژهای به احضار دروغپردازان
رئیس دستگاه قضا در ادامه مجدداً به موضوع دروغپردازان پرداخت و گفت: تأکید میکنم مسئولان ذیربط قضایی کسانی راکه با پیامهای دروغین و کذب مردم را تحریک یا نگران کرده یا حرفی میزنند و ادعایی بدون سند دارند که موجب تشویش اذهان میشود با سرعت فرا بخوانند و از او توضیح بخواهند و چنانچه توضیح و دفاع مؤثری نداشت، نسبت به تعقیب قضایی او اقدام کنند؛ توجه داشته باشید که این یک دروغ معمولی نیست؛ درست است که اگر کسی تشویش اذهان کند او هم قابل تعقیب است، اما این موارد مذکور یک دروغ معمولی نیست، لذا مسئولان ذیربط قضایی با این نگاه قضیه را دنبال کنند.
اجرای احکام مسلحین؛ بزودی
اژهای در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به رسیدگیهای سریع و قاطعانه و قانونی به پرونده عناصر اغتشاشات اخیر، بیان داشت: تعدادی از اغتشاشگران محکوم به حبس و بعضاً زندانهای طویلالمدت شدند و احکام تعداد دیگری که مفسد و محارب بوده و اقدام به قتل و ایجاد ناامنی با سلاح گرم و سرد کرده بودند نیز بعضاً تأیید شده و بزودی اجرا خواهد شد.رئیس عدلیه تصریح کرد: رسیدگی به پرونده برخی از عناصر اغتشاشات واقعاً در زمان کوتاهی انجام شد؛ پرونده موردی که در مشهد رخ داده بود و دو نفر به وضع فجیعی به شهادت رسیده بودند، در مدت کوتاهی و منطبق با قانون رسیدگی شد و عوامل این جنایت محاکمه شدند و پرونده مربوطه به دیوان عالی کشور رفته است.وی افزود: حکم پرونده جنایت رخ داده در کرج نیز امروز صادر خواهد شد و پروندههای مربوط به اصفهان نیز در شرف آماده شدن است.
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای تأکید کرد: برای عناصر اصلی فتنه و اغتشاشات اخیر و کسانی که ناامنی ایجاد کرده و در زمره مسببین بودند و آنها که بر روی این آتش، بنزین ریختند، منطبق با قانون، مجازاتهای بازدارنده تعیین میشود.
توصیه به والدین
رئیس دستگاه قضا در ادامه به خانوادهها و والدین توصیه کرد که با توجه به روشن شدن تمامی ابعاد قضایای اخیر، مراقبتهای لازم را بیش از گذشته داشته باشند تا خداییناکرده جوانانشان دستمایه اغراض و مطامع دشمنان و شیطانصفتان قرار نگیرند و مرتکب جرمی شوند که با ایجاد سابقه کیفری، به آینده آنها نیز لطمه وارد آورد.
قاضیالقضات تأکید کرد: کسانی که در دل و ذهن کسبه و بازاریان رعب و وحشت ایجاد کرده و آنها را تهدید میکنند که اگر مغازهشان را نبندند، آن را به آتش میکشند یا کسانی که کامیونداران و رانندگان زحمتکش را تهدید میکنند که اگر بارها را به مقصد برسانند به ماشینهایشان آسیب وارد میآورند؛ اینها موارد و مصادیق ایذاء و آزار رساندن به مردم است؛ لذا مسئولان قضایی و انتظامی و امنیتی به این قبیل موارد ساده ننگرند و با سرعت و قاطعیت به شناسایی و دستگیری و محاکمه این عناصر ایذاء مردم بپردازند.
مأموریت مهم دادستانها
رئیس عدلیه در همین راستا به دادستانهای سراسر کشور نیز دستور داد تا شناسایی و دستگیری عناصر تهدیدکننده مردم، شهروندان، کسبه و کامیونداران را از دستگاههای انتظامی و امنیتی مطالبه کنند و با این نگرش که این نوع تهدید کردن یک تهدید ساده نیست، به تعقیب و محاکمه و مجازات این عناصر تهدیدکننده مبادرت ورزند.
تأکید مجدد اژهای به احضار دروغپردازان
رئیس دستگاه قضا در ادامه مجدداً به موضوع دروغپردازان پرداخت و گفت: تأکید میکنم مسئولان ذیربط قضایی کسانی راکه با پیامهای دروغین و کذب مردم را تحریک یا نگران کرده یا حرفی میزنند و ادعایی بدون سند دارند که موجب تشویش اذهان میشود با سرعت فرا بخوانند و از او توضیح بخواهند و چنانچه توضیح و دفاع مؤثری نداشت، نسبت به تعقیب قضایی او اقدام کنند؛ توجه داشته باشید که این یک دروغ معمولی نیست؛ درست است که اگر کسی تشویش اذهان کند او هم قابل تعقیب است، اما این موارد مذکور یک دروغ معمولی نیست، لذا مسئولان ذیربط قضایی با این نگاه قضیه را دنبال کنند.
اجرای احکام مسلحین؛ بزودی
اژهای در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به رسیدگیهای سریع و قاطعانه و قانونی به پرونده عناصر اغتشاشات اخیر، بیان داشت: تعدادی از اغتشاشگران محکوم به حبس و بعضاً زندانهای طویلالمدت شدند و احکام تعداد دیگری که مفسد و محارب بوده و اقدام به قتل و ایجاد ناامنی با سلاح گرم و سرد کرده بودند نیز بعضاً تأیید شده و بزودی اجرا خواهد شد.رئیس عدلیه تصریح کرد: رسیدگی به پرونده برخی از عناصر اغتشاشات واقعاً در زمان کوتاهی انجام شد؛ پرونده موردی که در مشهد رخ داده بود و دو نفر به وضع فجیعی به شهادت رسیده بودند، در مدت کوتاهی و منطبق با قانون رسیدگی شد و عوامل این جنایت محاکمه شدند و پرونده مربوطه به دیوان عالی کشور رفته است.وی افزود: حکم پرونده جنایت رخ داده در کرج نیز امروز صادر خواهد شد و پروندههای مربوط به اصفهان نیز در شرف آماده شدن است.
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای تأکید کرد: برای عناصر اصلی فتنه و اغتشاشات اخیر و کسانی که ناامنی ایجاد کرده و در زمره مسببین بودند و آنها که بر روی این آتش، بنزین ریختند، منطبق با قانون، مجازاتهای بازدارنده تعیین میشود.
توصیه به والدین
رئیس دستگاه قضا در ادامه به خانوادهها و والدین توصیه کرد که با توجه به روشن شدن تمامی ابعاد قضایای اخیر، مراقبتهای لازم را بیش از گذشته داشته باشند تا خداییناکرده جوانانشان دستمایه اغراض و مطامع دشمنان و شیطانصفتان قرار نگیرند و مرتکب جرمی شوند که با ایجاد سابقه کیفری، به آینده آنها نیز لطمه وارد آورد.
مردم بی توجه به فراخوان ضدانقلاب
اعتصابات زورکی آذر هم جواب نداد
گروه سیاسی/ بررسیهای میدانی خبرنگاران و گزارشگران از بازارهای سراسر کشور از شکست سنگین پروژه اعتصاب اجباری و اتفاقاً رونق بازارها در آستانه شب یلدا حکایت دارد. روز گذشته اکثر قریب به اتفاق کسبه و مغازهداران سر کار خود حاضر شده، کرکرهها را بالا زده و در مغازههای خود پاسخگوی مشتریانی بودند که مانند روزهای قبل برای تأمین نیازهای خود به آنان مراجعه میکردند. به گزارش سرویس استانی تسنیم، در بازارهای تهران، شهرری، تبریز، ارومیه، اردبیل، مشهد، یاسوج، بجنورد، اصفهان، بوشهر و کرمانشاه، آنچه دیده نمیشد، اعتصاب به اصطلاح سراسری بود. حتی در زاهدان که در اغتشاشات اخیر چند جمعه ناآرام را از سر گذراند، بازار رسولی این شهر فعال و کسبه و مردم مشغول داد و ستد بودند.
یک روز عادی در تهران
با وجود تبلیغات گسترده رسانههای خارج از کشور برای اعتصاب سراسری در روزهای ۱۴ ،۱۵ و ۱۶ آذر، روز گذشته خیابانهای مرکزی شهر تهران از جمله میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر تا عصر شرایطی آرام را پشت سر گذاشتند. به گزارش ایسنا، عموم مغازهها باز بود و رفت و آمد مردم به شکل معمول یک روز بارانی جریان داشت. دانشگاه تهران با وجود بسته بودن در اصلیاش و رفت و آمد دانشجویان از دربهای جانبی در آرامش ۱۴ آذر را سپری کرد. کسبه چهارراه امیراکرم، خیابان جمهوری و میدان بهارستان تهران نیز در مسیری مخالف با فراخوانهای اعلامی باز بوده و به کسب و کار معمولشان مشغول بودند.
فراخوان با چاشنی تهدید
رونق روز گذشته بازارهای شهرهای مختلف کشور در حالی بود که ضدانقلاب در چند روز پیش، جریان رسانهای گستردهای به راه انداخته و فراخوانهای خود را در سطحی وسیع منتشر کرده بود. مطابق این فراخوانها، قرار بود جریان اعتصابات به اصطلاح سراسری، از روز گذشته، یعنی 14 آذرماه آغاز شود و تا 16 آذرماه ادامه داشته باشد. اما درست در همان روز نخست این فراخوان و چه بسا حتی در ساعات اولیه صبح دیروز، شکست این برنامه ضدملی و به بادرفتن سرمایه گذاریهای رسانهای همراه با آن روشن شد. این درحالی است که این جریانها، برای به کرسی نشاندن اقدام ضدمردمی خود از هیچ کوشش ضدامنیتی و ضداخلاقی فروگذار نکردند. تهدید مغازهداران و کسبه و فراخوان برای آتش زدن یا تخریب مغازههایی که به فراخوان آنها بی اعتنایی کردند، از جمله راهکارهای این جریان برای جلب همراهی اجباری و زورکی کسبه بود. در یک نمونه، اغتشاشگران در بجنورد داخل قفل مغازهها چسب ریختند تا مردم نتوانند مغازهها را باز کنند. یکی از کسبه بازار بجنورد در این باره گفت: تهدیدمان کردند که اگر مغازهمان را باز کنیم، آن را آتش خواهند زد.
البته تهدید مغازهداران به آتش زدن، امر غریبی نیست. در سفر پنجشنبه گذشته رئیس جمهور به سنندج، استقبال یک مغازهدار از رئیس جمهور و تعارف شکلات به آیتالله رئیسی، سبب حمله، توهین و تهدید ضدانقلاب علیه این شهروند کرد سنندجی شد که در نهایت ناچار شد با انتشار یک ویدیو و عذرخواهی از این اقدام، خطر را از خود، خانواده و کسب و کار خود دور کند.
در عین حال، تهدید و تخریب، حربهای بود که علیه کامیونداران هم بهکاربرده شد. به دنبال بی اعتنایی کامیونداران به فراخوان اعتصاب، برخی با سنگ و چماق به آنها حمله کرده و در یک مورد در شهر دهگلان، حتی کامیون پست به آتش کشیده شد. یا در موردی دیگر، فرمانده پلیس لرستان اعلام کرد با گزارش یک کامیوندار به پلیس ۱۱۰، دو موتورسواری که در جاده خرمآباد-پلدختر به کامیونهای عبوری سنگ میزدند، بازداشت شدند.
به این ترتیب، با فعالیت و چه بسا رونق روز گذشته بازارهای سراسر کشور، این دومین بار است که پروژه اعتصاب زورکی و اغتشاش ضدانقلاب با شکست مواجه میشود. این برنامه پیش از این برای روزهای 24 تا 26 آبان ماه هم تدارک دیده شد، برنامهای که نه فقط با ارعاب، بلکه با ترور همراه بود. به گزارش نهادهای امنیتی، در سه روز مورد اشاره در آبان ماه، 14 نفر به دست تروریستها به شهادت رسیدند که از یک برنامهریزی توأم با خشونت و تروریسم برای اعتصابات و شکلگیری اغتشاشات گسترده حکایت داشت.
جعل اخبار پس از ناکامی در پروژه اعتصاب
به نظر میرسد شکست پروژه اعتصاب و بستن زورکی مغازهها، پیامدهایی برای جریان رسانهای ضدانقلاب به همراه داشته است. این پیامد، یا ناشی از سردرگمی بوده یا مشوش شدن ذهن، موجب بروز گافهای سنگینی در این رسانهها شده است. به عنوان مثال، روز گذشته بیبیسی فارسی با انتشار یک ویدیو، ادعا کرد که کلیه کسبه بازار تبریز تعطیل کردند؛ این درحالی بود که حتی شعبه بانک ملی هم بسته بود! آن هم در ساعت 10 و 30 دقیقه صبح دوشنبه. گویا شدت ناکامی به حدی بوده که تهیهکنندگان و گزارشگران این رسانه انگلیسی، متوجه نبودند که شعب بانکها تنها در روز تعطیل بسته هستند و در سایر روزها فعالیت عادی خود را دنبال میکنند. البته میتوان این برداشت را هم داشت که این فیلم در روز جمعه تهیه شده تا پس از ناکامی در میدان استفاده شود. به هر رو، آنچه روز گذشته در بازارهای سراسر کشور و از جمله در تهران دیده شد، نشان دهنده عمق شکست این جریان است و از شدت این شکست، میتوان برداشت کرد که روزهای آینده نیز شاهد گافهای رسانهای دیگری از این جریان باشیم.
یک روز عادی در تهران
با وجود تبلیغات گسترده رسانههای خارج از کشور برای اعتصاب سراسری در روزهای ۱۴ ،۱۵ و ۱۶ آذر، روز گذشته خیابانهای مرکزی شهر تهران از جمله میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر تا عصر شرایطی آرام را پشت سر گذاشتند. به گزارش ایسنا، عموم مغازهها باز بود و رفت و آمد مردم به شکل معمول یک روز بارانی جریان داشت. دانشگاه تهران با وجود بسته بودن در اصلیاش و رفت و آمد دانشجویان از دربهای جانبی در آرامش ۱۴ آذر را سپری کرد. کسبه چهارراه امیراکرم، خیابان جمهوری و میدان بهارستان تهران نیز در مسیری مخالف با فراخوانهای اعلامی باز بوده و به کسب و کار معمولشان مشغول بودند.
فراخوان با چاشنی تهدید
رونق روز گذشته بازارهای شهرهای مختلف کشور در حالی بود که ضدانقلاب در چند روز پیش، جریان رسانهای گستردهای به راه انداخته و فراخوانهای خود را در سطحی وسیع منتشر کرده بود. مطابق این فراخوانها، قرار بود جریان اعتصابات به اصطلاح سراسری، از روز گذشته، یعنی 14 آذرماه آغاز شود و تا 16 آذرماه ادامه داشته باشد. اما درست در همان روز نخست این فراخوان و چه بسا حتی در ساعات اولیه صبح دیروز، شکست این برنامه ضدملی و به بادرفتن سرمایه گذاریهای رسانهای همراه با آن روشن شد. این درحالی است که این جریانها، برای به کرسی نشاندن اقدام ضدمردمی خود از هیچ کوشش ضدامنیتی و ضداخلاقی فروگذار نکردند. تهدید مغازهداران و کسبه و فراخوان برای آتش زدن یا تخریب مغازههایی که به فراخوان آنها بی اعتنایی کردند، از جمله راهکارهای این جریان برای جلب همراهی اجباری و زورکی کسبه بود. در یک نمونه، اغتشاشگران در بجنورد داخل قفل مغازهها چسب ریختند تا مردم نتوانند مغازهها را باز کنند. یکی از کسبه بازار بجنورد در این باره گفت: تهدیدمان کردند که اگر مغازهمان را باز کنیم، آن را آتش خواهند زد.
البته تهدید مغازهداران به آتش زدن، امر غریبی نیست. در سفر پنجشنبه گذشته رئیس جمهور به سنندج، استقبال یک مغازهدار از رئیس جمهور و تعارف شکلات به آیتالله رئیسی، سبب حمله، توهین و تهدید ضدانقلاب علیه این شهروند کرد سنندجی شد که در نهایت ناچار شد با انتشار یک ویدیو و عذرخواهی از این اقدام، خطر را از خود، خانواده و کسب و کار خود دور کند.
در عین حال، تهدید و تخریب، حربهای بود که علیه کامیونداران هم بهکاربرده شد. به دنبال بی اعتنایی کامیونداران به فراخوان اعتصاب، برخی با سنگ و چماق به آنها حمله کرده و در یک مورد در شهر دهگلان، حتی کامیون پست به آتش کشیده شد. یا در موردی دیگر، فرمانده پلیس لرستان اعلام کرد با گزارش یک کامیوندار به پلیس ۱۱۰، دو موتورسواری که در جاده خرمآباد-پلدختر به کامیونهای عبوری سنگ میزدند، بازداشت شدند.
به این ترتیب، با فعالیت و چه بسا رونق روز گذشته بازارهای سراسر کشور، این دومین بار است که پروژه اعتصاب زورکی و اغتشاش ضدانقلاب با شکست مواجه میشود. این برنامه پیش از این برای روزهای 24 تا 26 آبان ماه هم تدارک دیده شد، برنامهای که نه فقط با ارعاب، بلکه با ترور همراه بود. به گزارش نهادهای امنیتی، در سه روز مورد اشاره در آبان ماه، 14 نفر به دست تروریستها به شهادت رسیدند که از یک برنامهریزی توأم با خشونت و تروریسم برای اعتصابات و شکلگیری اغتشاشات گسترده حکایت داشت.
جعل اخبار پس از ناکامی در پروژه اعتصاب
به نظر میرسد شکست پروژه اعتصاب و بستن زورکی مغازهها، پیامدهایی برای جریان رسانهای ضدانقلاب به همراه داشته است. این پیامد، یا ناشی از سردرگمی بوده یا مشوش شدن ذهن، موجب بروز گافهای سنگینی در این رسانهها شده است. به عنوان مثال، روز گذشته بیبیسی فارسی با انتشار یک ویدیو، ادعا کرد که کلیه کسبه بازار تبریز تعطیل کردند؛ این درحالی بود که حتی شعبه بانک ملی هم بسته بود! آن هم در ساعت 10 و 30 دقیقه صبح دوشنبه. گویا شدت ناکامی به حدی بوده که تهیهکنندگان و گزارشگران این رسانه انگلیسی، متوجه نبودند که شعب بانکها تنها در روز تعطیل بسته هستند و در سایر روزها فعالیت عادی خود را دنبال میکنند. البته میتوان این برداشت را هم داشت که این فیلم در روز جمعه تهیه شده تا پس از ناکامی در میدان استفاده شود. به هر رو، آنچه روز گذشته در بازارهای سراسر کشور و از جمله در تهران دیده شد، نشان دهنده عمق شکست این جریان است و از شدت این شکست، میتوان برداشت کرد که روزهای آینده نیز شاهد گافهای رسانهای دیگری از این جریان باشیم.
دیگه چه خبر؟
یک کلاهبرداری
زمینهساز تحریم خبرنگار صداوسیما!
خبر اول اینکه، بررسیهای قضایی روشن کرد که یک کلاهبرداری تلفنی به همراه سوءاستفاده برخی سلبریتیها زمینه تحریم آمنهسادات ذبیحپور خبرنگار صداوسیما را فراهم کرد. چندی پیش، برخی سلبریتیها با انتشار تصویری از پیامکهای تهدیدآمیز در شبکههای مجازی مدعی شدند که این پیامکها از سوی آمنه سادات ذبیحپور خبرنگار صداوسیما به آنها ارسال شده است. بهرغم تکذیب این ادعا و تأکید بر ساختگی بودن آن از سوی خبرنگار صداوسیما، اما موج سواری رسانههای ضدایرانی فارسی زبان در نهایت باعث شد که رابرت مالی، نماینده رئیس جمهور امریکا در امور ایران نیز وارد میدان شود. مالی با استناد به این جعلیات، ادعای کذب برخی سلبریتیهای داخلی مبنی بر مورد تهدید واقع شدن از سوی این خبرنگار را تکرار و در نهایت آمنه سادات ذبیحپور از سوی دولت امریکا تحریم شد. اما بررسیهای اطلاعاتی و قضایی، در نهایت مشخص کرد که عامل ارسال این پیامکهای جعلی، یک فرد کلاهبردار بوده است. این فرد با ارسال پیامک به سلبریتیها و بازیگران، قصد اخاذی از آنها را داشت که در این میان، مینا اکبری، مستندساز، بدون تحقیق و بررسی و دریافتن صحت و سقم ماجرا، تصویر این پیامکهای اخاذی را ضمن اتهام زدن به ذبیحپور منتشر کرد. این مرد پس از بازداشت شدن از سوی عوامل امنیتی اظهار داشت که پس از انتشار تصاویر این پیامکها، با سیلی از تماسها، حتی تماس تصویری از سوی مسیح علینژاد روبهرو شده است. انتشار بدون بررسی این پیامکها به چرخهای از ادعاهای رسانههای بیگانه علیه آمنه سادات ذبیحپور منتهی شد که در نهایت به تحریم او از سوی دولت امریکا منجر شده است.
بازدید دبیر ستاد حقوق بشر از زندانهای تهران
شنیدیم که، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه از زندانهای تهران بازدید کرد و در جریان وضعیت بازداشتشدگان مرتبط با اغتشاشات اخیر قرار گرفت. به گزارش ایرنا، بازدیدهای کاظم غریبآبادی در سه روز متوالی انجام شد و طی آن، وی از زندانهای اوین، تهران بزرگ، زندان زنان و بازداشتگاههای تحت نظارت سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور بازدید کرد. غریبآبادی در این بازدیدها با تعدادی از بازداشتشدگان بهطور جداگانه گفتوگو کرد و در جریان آخرین وضعیت آنان قرار گرفت. همچنین قوه قضائیه در اقدامی دیگر برای رعایت حال خانوادههای بازداشت شدگان اغتشاشات اخیر، اعلام کرد یک سالن برای اسکان موقت خانواده بازداشتیهای اخیر زیر پل اوین احداث میشود. براساس هماهنگیهای انجام شده مسئولان قضایی استان با شهرداری تهران مقرر شد یک سالن ورزشی که فاصله کمی با دادسرای شهید مقدس و زندان اوین دارد برای حضور خانواده بازداشت شدگان تجهیز شود تا خانوادهها برای پیگیری امور زندانیان خود در این محل اسکان داده شوند.
پلمب طلافروشی علی دایی
بهدلیل همراهی با فراخوان ضدانقلاب
با خبر شدیم که، مغازه جواهر فروشی و رستوران علی دایی به دلیل همراهی با فراخوان ضدانقلاب در دعوت به برگزاری اعتصابات، به دستور مقام قضایی پلمب شد. گالری نور که متعلق به علی دایی است و در یکی از مجتمعهای گرانقیمت و لاکچری شمال تهران قرار دارد، در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرده بود که روزهای 14 تا 16 آذر بسته خواهد بود. این روزها، تاریخ اعلامی از سوی جریانهای ضدانقلاب و برانداز برای شکلدهی یک اعتصاب در بازار است. هرچند این فراخوان روز گذشته به دلیل همراهی نکردن کسبه با شکست سنگین روبهرو شد، برخورد قضایی با دانه درشتها نیز صورت گرفت.
پلمب یک شهربازی در تهران به دلیل هنجارشکنی
شهربازی مجتمع الماس تهرانپارس به دلیل هنجارشکنی و بیحجابی کارکنان زن این مجتمع پلمب شد. روزهای گذشته تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد برخی کارکنان این شهربازی، از جمله فروشندگان بلیت، در یک هنجارشکنی آشکار، بدون هرگونه پوشش حجاب با مراجعهکنندگان مواجه میشوند. این اقدام ضدفرهنگی که همراستا با فراخوانهای جریانهای ضدانقلاب صورت گرفت، در نهایت منجر به تشکیل پرونده قضایی مالک این مجموعه در دادسرا شد.
احضار دو چهره مشهور به دادسرا
خبر رسیده اینکه، شقایق دهقان و الناز شاکردوست، به دلیل هنجارشکنی و انتشار تصاویر بیحجاب از خود در شبکههای اجتماعی به دادسرای اوین احضار شدند. این احضار را میتوان در راستای تلاشهای دیگر دستگاه قضایی برای جلوگیری از قبح زدایی و تکرار رفتارهای منافی اخلاق و عفت عمومی از سوی این چهرهها عنوان کرد. در روزهای اخیر برخی بازیگران زن تئاتر و سینما، ضمن دنباله روی از خطدهیهای ضدانقلاب خارج نشین، قصد عادیسازی رفتارهای خلاف اخلاق و عفت عمومی را داشتند که با واکنش دستگاه قضایی روبهرو شدند. هنگامه قاضیانی و کتایون ریاحی از جمله این چهرهها هستند که پس از احضار و چند روز بازداشت، به قید وثیقه آزاد شدند.
برزو ارجمند زیر بیرق جعلی
دست آخر اینکه، تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که برزو ارجمند، بازیگر سابق سینمای ایران را درحال حمل پرچم شیر و خورشید در یک راهپیمایی ضد ایرانی در خارج از کشور نشان میدهد. احسان کرمی، مجری پناهنده شده به غرب هم همراه ارجمند در این تصویر دیده میشود. ارجمند و کرمی پیش از بروز اغتشاشات به کانادا رفتند که گویا آشوبهای اخیر بهانه و فرصت خوبی برای کسب پناهندگی و زندگی آنان در خارج از کشور شده است. ارجمند به همراه کرمی که در شبکه بهایی منوتو برنامه اجرا کرد، تلاش کردند با اتخاذ مواضع ضدانقلابی، جای پایی در میان اپوزیسیون خارج نشین برای خود باز کنند.
زمینهساز تحریم خبرنگار صداوسیما!
خبر اول اینکه، بررسیهای قضایی روشن کرد که یک کلاهبرداری تلفنی به همراه سوءاستفاده برخی سلبریتیها زمینه تحریم آمنهسادات ذبیحپور خبرنگار صداوسیما را فراهم کرد. چندی پیش، برخی سلبریتیها با انتشار تصویری از پیامکهای تهدیدآمیز در شبکههای مجازی مدعی شدند که این پیامکها از سوی آمنه سادات ذبیحپور خبرنگار صداوسیما به آنها ارسال شده است. بهرغم تکذیب این ادعا و تأکید بر ساختگی بودن آن از سوی خبرنگار صداوسیما، اما موج سواری رسانههای ضدایرانی فارسی زبان در نهایت باعث شد که رابرت مالی، نماینده رئیس جمهور امریکا در امور ایران نیز وارد میدان شود. مالی با استناد به این جعلیات، ادعای کذب برخی سلبریتیهای داخلی مبنی بر مورد تهدید واقع شدن از سوی این خبرنگار را تکرار و در نهایت آمنه سادات ذبیحپور از سوی دولت امریکا تحریم شد. اما بررسیهای اطلاعاتی و قضایی، در نهایت مشخص کرد که عامل ارسال این پیامکهای جعلی، یک فرد کلاهبردار بوده است. این فرد با ارسال پیامک به سلبریتیها و بازیگران، قصد اخاذی از آنها را داشت که در این میان، مینا اکبری، مستندساز، بدون تحقیق و بررسی و دریافتن صحت و سقم ماجرا، تصویر این پیامکهای اخاذی را ضمن اتهام زدن به ذبیحپور منتشر کرد. این مرد پس از بازداشت شدن از سوی عوامل امنیتی اظهار داشت که پس از انتشار تصاویر این پیامکها، با سیلی از تماسها، حتی تماس تصویری از سوی مسیح علینژاد روبهرو شده است. انتشار بدون بررسی این پیامکها به چرخهای از ادعاهای رسانههای بیگانه علیه آمنه سادات ذبیحپور منتهی شد که در نهایت به تحریم او از سوی دولت امریکا منجر شده است.
بازدید دبیر ستاد حقوق بشر از زندانهای تهران
شنیدیم که، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه از زندانهای تهران بازدید کرد و در جریان وضعیت بازداشتشدگان مرتبط با اغتشاشات اخیر قرار گرفت. به گزارش ایرنا، بازدیدهای کاظم غریبآبادی در سه روز متوالی انجام شد و طی آن، وی از زندانهای اوین، تهران بزرگ، زندان زنان و بازداشتگاههای تحت نظارت سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور بازدید کرد. غریبآبادی در این بازدیدها با تعدادی از بازداشتشدگان بهطور جداگانه گفتوگو کرد و در جریان آخرین وضعیت آنان قرار گرفت. همچنین قوه قضائیه در اقدامی دیگر برای رعایت حال خانوادههای بازداشت شدگان اغتشاشات اخیر، اعلام کرد یک سالن برای اسکان موقت خانواده بازداشتیهای اخیر زیر پل اوین احداث میشود. براساس هماهنگیهای انجام شده مسئولان قضایی استان با شهرداری تهران مقرر شد یک سالن ورزشی که فاصله کمی با دادسرای شهید مقدس و زندان اوین دارد برای حضور خانواده بازداشت شدگان تجهیز شود تا خانوادهها برای پیگیری امور زندانیان خود در این محل اسکان داده شوند.
پلمب طلافروشی علی دایی
بهدلیل همراهی با فراخوان ضدانقلاب
با خبر شدیم که، مغازه جواهر فروشی و رستوران علی دایی به دلیل همراهی با فراخوان ضدانقلاب در دعوت به برگزاری اعتصابات، به دستور مقام قضایی پلمب شد. گالری نور که متعلق به علی دایی است و در یکی از مجتمعهای گرانقیمت و لاکچری شمال تهران قرار دارد، در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرده بود که روزهای 14 تا 16 آذر بسته خواهد بود. این روزها، تاریخ اعلامی از سوی جریانهای ضدانقلاب و برانداز برای شکلدهی یک اعتصاب در بازار است. هرچند این فراخوان روز گذشته به دلیل همراهی نکردن کسبه با شکست سنگین روبهرو شد، برخورد قضایی با دانه درشتها نیز صورت گرفت.
پلمب یک شهربازی در تهران به دلیل هنجارشکنی
شهربازی مجتمع الماس تهرانپارس به دلیل هنجارشکنی و بیحجابی کارکنان زن این مجتمع پلمب شد. روزهای گذشته تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد برخی کارکنان این شهربازی، از جمله فروشندگان بلیت، در یک هنجارشکنی آشکار، بدون هرگونه پوشش حجاب با مراجعهکنندگان مواجه میشوند. این اقدام ضدفرهنگی که همراستا با فراخوانهای جریانهای ضدانقلاب صورت گرفت، در نهایت منجر به تشکیل پرونده قضایی مالک این مجموعه در دادسرا شد.
احضار دو چهره مشهور به دادسرا
خبر رسیده اینکه، شقایق دهقان و الناز شاکردوست، به دلیل هنجارشکنی و انتشار تصاویر بیحجاب از خود در شبکههای اجتماعی به دادسرای اوین احضار شدند. این احضار را میتوان در راستای تلاشهای دیگر دستگاه قضایی برای جلوگیری از قبح زدایی و تکرار رفتارهای منافی اخلاق و عفت عمومی از سوی این چهرهها عنوان کرد. در روزهای اخیر برخی بازیگران زن تئاتر و سینما، ضمن دنباله روی از خطدهیهای ضدانقلاب خارج نشین، قصد عادیسازی رفتارهای خلاف اخلاق و عفت عمومی را داشتند که با واکنش دستگاه قضایی روبهرو شدند. هنگامه قاضیانی و کتایون ریاحی از جمله این چهرهها هستند که پس از احضار و چند روز بازداشت، به قید وثیقه آزاد شدند.
برزو ارجمند زیر بیرق جعلی
دست آخر اینکه، تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که برزو ارجمند، بازیگر سابق سینمای ایران را درحال حمل پرچم شیر و خورشید در یک راهپیمایی ضد ایرانی در خارج از کشور نشان میدهد. احسان کرمی، مجری پناهنده شده به غرب هم همراه ارجمند در این تصویر دیده میشود. ارجمند و کرمی پیش از بروز اغتشاشات به کانادا رفتند که گویا آشوبهای اخیر بهانه و فرصت خوبی برای کسب پناهندگی و زندگی آنان در خارج از کشور شده است. ارجمند به همراه کرمی که در شبکه بهایی منوتو برنامه اجرا کرد، تلاش کردند با اتخاذ مواضع ضدانقلابی، جای پایی در میان اپوزیسیون خارج نشین برای خود باز کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
رسوایی بزرگ آلمان در بزنگاه حقوق بشر
-
محاکمه عوامل تهدید بازاریان و کامیونداران
-
اعتصابات زورکی آذر هم جواب نداد
-
دیگه چه خبر؟
اخبارایران آنلاین